وزن | .6 کیلوگرم |
---|
سعید
دسته: تاریخ معاصر, سبکزندگی, نرجس شکوریانفرد«سعید»، روایت شیرینی از زندگانی کوتاه سعید چندانی، نوجوان اهلسنت است. سعیدِ دوازدهساله، کارگر یک کارواش است که در اثر یک اتفاق، راهی بیمارستان میشود و دکترها حین عمل، متوجه تومور بسیار بزرگی در بدن سعید میشوند. تومور خطرناکی که دکترهای بیمارستان، سعید را جواب میکنند.
اما مادر سعید که شنیده بود در عالم، هستند کسانی که گره کور مردم را باز میکنند، دل به دریا میزند و بر اثر خواب سعید، راهی قم و مسجد جمکران میشوند.
راه دنیا برای همه یک آغازی دارد و یک پایانی! شروع راه سعید از جمکران بود و همراه امام زمانش و پایان جاودانش با امیرمؤمنان و در آغوش امام رضایش! اگر مشهد به پابوس امام رضا(ع) مشرف شدید، در گوشه صحن جمهوری، ورودی بهشت ثامن، بلوک ۹۳ به دیدارش بروید؛ به دیدار شهید سعید چندانی.
بریده کتاب
مادر در دلش، اعتقاد داشت به خانواده ی پیامبر؛ به اهل بیت. و الا که توسل و نذر در میان آن ها که اهل سنت بودند چندان رسم نبود.
اما مادر در سال های پیش هم برای حال تب دار دخترش متوسل شده بود به حضرت اباالفضل.
حتی بعضی مسیحی ها هم یک دل دارند که با حسین و ابالفضل مصفا می شود. و یک پنجره فولاد که خیلی ها دخیل بستن به آن را گشایش در کارشان می دانند.
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.